جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
properly
مثالها
The machine will not run properly if it's not cleaned regularly.
ماشین به درستی کار نخواهد کرد اگر به طور منظم تمیز نشود.
Please make sure the documents are properly formatted before submitting.
لطفاً اطمینان حاصل کنید که اسناد قبل از ارسال به درستی قالببندی شدهاند.
02
به درستی, به طور مناسب
in a manner suited to the occasion or respectful of expected behavior or norms
مثالها
Guests are expected to dress properly for the ceremony.
انتظار میرود که مهمانان برای مراسم به طور مناسب لباس بپوشند.
She did n't think he was behaving properly at the dinner table.
او فکر نمیکرد که او به درستی در میز شام رفتار میکند.
مثالها
That part of the city is n't London properly, but a nearby borough.
آن بخش از شهر به درستی لندن نیست، بلکه یک منطقه نزدیک است.
The term " planet " properly refers to bodies that orbit the sun and clear their orbits.
اصطلاح "سیاره" به درستی به اجرامی اشاره دارد که به دور خورشید میچرخند و مدارهای خود را پاک میکنند.
04
به درستی, کاملا
fully or entirely, used for emphasis
Dialect
British
British
Informalمثالها
I have n't eaten properly since yesterday.
من از دیروز درست غذا نخوردهام.
That match was properly exciting!
آن مسابقه واقعاً هیجانانگیز بود!
درخت واژگانی
improperly
properly
proper
