جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
pithy
01
پرمعنی, پرمغز
effectively conveying a message or idea with brevity and clarity
مثالها
The author 's pithy aphorisms encapsulated profound truths in just a few words.
جملههای کوتاه و پرمعنی نویسنده حقایق عمیقی را در چند کلمه خلاصه کرده بود.
During the meeting, the manager appreciated the team member 's pithy summary of the project's progress.
در طول جلسه، مدیر خلاصه کوتاه و گویا عضو تیم را در مورد پیشرفت پروژه تحسین کرد.
