جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Nutcase
مثالها
He 's a total nutcase for spending all his money on comic books.
او یک دیوانه تمام عیار است که تمام پولش را برای کتاب های کمیک خرج می کند.
She called him a nutcase after he showed up at her door at 3 a.m.
او را دیوانه خطاب کرد بعد از اینکه ساعت 3 صبح دم درش ظاهر شد.
درخت واژگانی
nutcase
nut
case



























