جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
justly
مثالها
The judge justly awarded the contract to the most qualified candidate.
قاضی عادلانه قرارداد را به شایستهترین نامزد اعطا کرد.
The workers were justly compensated for their extra hours.
کارگران به عادلانه برای ساعتهای اضافهشان جبران شدند.
02
عادلانه, منصفانه
in accordance with justice or moral rightness
مثالها
The judge ruled justly, considering all evidence before making a decision.
Employers should treat their workers justly and with respect.
کارفرمایان باید با کارکنان خود عادلانه و با احترام رفتار کنند.
مثالها
He justly received recognition for his contributions.
او بهحق برای مشارکتهایش مورد تقدیر قرار گرفت.
The team justly celebrated their victory after months of training.
تیم پس از ماهها تمرین بهحق پیروزی خود را جشن گرفت.
درخت واژگانی
justly
just
