جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
jumbo
مثالها
The family ordered a jumbo pizza to satisfy their hunger, featuring an oversized crust and generous toppings.
خانواده یک پیتزا غولپیکر سفارش دادند تا گرسنگی خود را برطرف کنند، با خمیری بزرگ و toppings فراوان.
The airline offered a jumbo jet for long-haul flights, accommodating a significantly larger number of passengers.
شرکت هواپیمایی یک جت جامبو برای پروازهای طولانی مدت ارائه داد که تعداد بسیار بیشتری از مسافران را در خود جای میدهد.



























