جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
elephantine
01
غول پیکر
extremely large, often suggesting unwieldiness
مثالها
The elephantine statue stood in the park, its colossal size drawing gasps of awe from visitors.
مجسمه فیل مانند در پارک ایستاده بود، اندازه عظیم آن نفسهای حیرت بازدیدکنندگان را برمیآورد.
The ship's elephantine dimensions were impressive, dwarfing all the smaller vessels docked nearby.
ابعاد فیل مانند کشتی впеکننده بود، همه قایقهای کوچکتری که در نزدیکی لنگر انداخته بودند را کمرنگ میکرد.



























