جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le plan
[gender: masculine]
01
طرح, برنامه
مثالها
Nous avons un plan pour améliorer l' école.
ما یک برنامه برای بهبود مدرسه داریم.
Il prépare un plan pour son projet.
او در حال تهیه یک طرح برای پروژهاش است.
02
نقشه, پلان
مثالها
Il consulte le plan de la ville.
او نقشه شهر را بررسی میکند.
Tu as un plan du métro ?
آیا نقشه مترو دارید؟
03
پلان (سینما), صحنه، زمینه (عکاسی)
مثالها
Ce plan dure environ trente secondes.
این پلان حدود سی ثانیه طول میکشد.
Le réalisateur a choisi un plan large pour cette scène.
کارگردان یک پلان وسیع برای این صحنه انتخاب کرد.
04
موضوع, زمینه
مثالها
Sur le plan économique, la situation est difficile.
از نظر اقتصادی، وضعیت دشوار است.
Il faut analyser ce problème sur plusieurs plans.
باید این مشکل را از چند جنبه تحلیل کرد.
plan
01
صاف, هموار، صیقلی
مثالها
Cette surface est parfaitement plane.
این سطح کاملاً مسطح است.
Il a dessiné sur une feuille plane.
او روی یک کاغذ صاف نقاشی کشید.



























