جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La mission
[gender: feminine]
01
ماموریت
مثالها
Elle a accepté une mission difficile pour son entreprise.
او یک ماموریت دشوار را برای شرکتش پذیرفت.
Notre mission est d' aider les plus démunis.
ماموریت ما کمک به محرومترینها است.
02
رسالت, وظیفه
مثالها
Ils sont partis en mission humanitaire.
آنها برای ماموریت بشردوستانه عازم شدند.
La mission diplomatique a échoué.
ماموریت دیپلماتیک شکست خورد.



























