جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La flamme
[gender: feminine]
01
شعله
مثالها
La flamme danse dans le vent.
شعله در باد میرقصد.
Il a soufflé la flamme de la bougie.
او شعله شمع را خاموش کرد.
02
عشق, شور و حرارت
مثالها
Ils vivent une belle flamme d' amour.
آنها شعلهای زیبا از عشق را زندگی میکنند.
Il a ravivé la flamme entre eux.
او شعله را بین آنها دوباره برافروخت.



























