جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
extravagant
01
افراطی, بیش از حد
مثالها
Elle a acheté une robe extravagante couverte de paillettes.
او یک لباس پرزرق و برق پوشیده از پولک خرید.
Ses dépenses extravagantes l' ont conduit à la ruine.
هزینههای اسرافکارانه او او را به ورشکستگی کشاند.



























