جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
diminuer
01
کم شدن, کاهش یافتن
مثالها
Le nombre de visiteurs diminue chaque année.
تعداد بازدیدکنندگان هر سال کاهش مییابد.
Son stress a diminué après les vacances.
استرس او پس از تعطیلات کاهش یافت.
02
کم کردن, کاستن
مثالها
Il faut diminuer la consommation d' énergie.
باید مصرف انرژی را کاهش داد.
Le gouvernement veut diminuer les impôts.
دولت میخواهد مالیاتها را کاهش دهد.



























