جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
baliser
01
علامت گذاری کردن, علائم راهنما گذاشتن، مشخص کردن
مثالها
Les randonneurs ont balisé le sentier pour éviter de se perdre.
کوهنوردان برای جلوگیری از گم شدن، مسیر را نشانهگذاری کردند.
La ville va baliser les zones dangereuses.
شهر مناطق خطرناک را نشانهگذاری خواهد کرد.



























