جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
hacer
[past form: hice][present form: hago]
01
انجام دادن, کردن
مثالها
Hago la tarea todos los días.
من هر روز تکالیفم را انجام میدهم.
¿ Haces ejercicio por la mañana?
آیا شما انجام میدهید ورزش در صبح ؟
02
درست کردن, ساختن
مثالها
Hago una torta para mi cumpleaños.
من درست میکنم یک کیک برای تولدم.
Ella hace el desayuno todas las mañanas.
او هر صبح صبحانه را آماده میکند.
03
ساختن
مثالها
Él quiere hacer una escultura de madera.
او میخواهد یک مجسمه چوبی بسازد.
¿ Puedes hacer una lista de compras?
آیا میتوانی یک لیست خرید تهیه کنی ؟
04
شدن
مثالها
Me hice médico después de muchos años de estudio.
من پس از سالها تحصیل پزشک شدم.
Ella se hizo famosa gracias a su música.
او به خاطر موسیقیاش مشهور شد.
05
کردن
مثالها
Hace dos años que vivimos aquí.
کردن دو سال است که ما اینجا زندگی میکنیم.
Hace cinco minutos que llegué.
گذشته پنج دقیقه از زمانی که من رسیدم.
06
(آبوهوا) بودن
مثالها
Hoy hace mucho calor.
امروز کردن بسیار گرم است.
En otoño hace viento.
در پاییز، میوزد باد.



























