جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
tocar
[past form: toqué][present form: toco]
01
لمس کردن, دست زدن
مثالها
No debes tocar los objetos frágiles.
شما نباید اشیاء شکننده را لمس کنید.
Ella tocó la flor con mucho cuidado.
او با احتیاط بسیار لمس کرد گل را.
02
نواختن (ساز)
مثالها
Ella sabe tocar el piano muy bien.
او میداند چگونه پیانو را بسیار خوب بنوازد.
Mi hermano toca la guitarra en una banda.
برادرم در یک گروه گیتار مینوازد.
03
نواختن (موسیقی)
مثالها
Tocamos música clásica en la fiesta.
ما در مهمانی موسیقی کلاسیک مینوازیم.
Ella toca canciones populares en el café.
او در کافه آهنگهای محبوب را مینوازد.
04
نوبت کسی بودن (برای انجام کاری)
مثالها
Ahora me toca a mí hablar.
لمس کردن اکنون به این معنی است که نوبت من برای صحبت کردن است.
Te toca lavar los platos esta noche.
نوبت توست که امشب ظرفها را بشویی.
05
لمس کردن, دستکاری کردن
مثالها
No toques ese queso, está reservado para la cena.
به آن پنیر دست نزن، برای شام رزرو شده است.
El niño no ha tocado la cena.
کودک شام را لمس نکرده است.



























