جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to influence
01
تأثیر گذاشتن, اثر گذاشتن
to have an effect on a particular person or thing
Transitive: to influence sth
مثالها
The mentor 's guidance greatly influenced the professional development of the young entrepreneur.
راهنمایی مربی تأثیر زیادی بر توسعه حرفه ای کارآفرین جوان گذاشت.
Cultural factors can influence the way individuals perceive and respond to certain situations.
عوامل فرهنگی میتوانند تأثیر بگذارند بر نحوه درک و پاسخ افراد به موقعیتهای خاص.
02
جهت دادن, تحت تاثیر قرارر دادن
to exert the power or impact necessary to guide or give a particular direction to the decisions or actions of something or someone
Transitive: to influence an opinion or perspective
مثالها
Her passionate speech aimed to influence the opinions of the audience on the importance of environmental conservation.
سخنرانی پرشور او با هدف تأثیرگذاری بر نظرات مخاطبان درباره اهمیت حفاظت از محیط زیست انجام شد.
The media has the power to influence public perception by shaping the narrative surrounding certain events.
رسانهها قدرت تأثیرگذاری بر ادراک عمومی را با شکلدهی به روایت پیرامون رویدادهای خاص دارند.
Influence
01
اثر, تاثیر
the impact one thing or person has on another
مثالها
The influence of pollution on the environment is alarming.
تأثیر آلودگی بر محیط زیست نگران کننده است.
His ideas had a major influence on the project's direction.
ایدههای او تأثیر عمدهای بر جهت پروژه داشت.
02
اثربخشی, تأثیر
the ability to affect people or events, particularly through prestige, status, or authority
مثالها
The lobbyist 's influence led to the passing of the new environmental regulations.
نفوذ لابیگر منجر به تصویب مقررات جدید محیطزیستی شد.
Due to his influence, the company received a lucrative government contract.
به دلیل نفوذ او، شرکت یک قرارداد دولتی سودآور دریافت کرد.
03
نفوذ
an individual or entity with the power to affect others
مثالها
He was considered a key influence in the political campaign.
او به عنوان یک تأثیر کلیدی در کمپین سیاسی در نظر گرفته میشد.
The author was a major influence in the literary world.
نویسنده تأثیر بزرگی در دنیای ادبیات داشت.
04
مسئلهای تاثیرگذار
a mental factor that impacts actions or decisions
مثالها
Peer pressure is a strong influence on teenage behavior.
فشار همسالان یک تأثیر قوی بر رفتار نوجوانان دارد.
Personal beliefs can be a powerful influence on one's actions.
باورهای شخصی میتوانند تأثیر قدرتمندی بر اقدامات یک فرد داشته باشند.
درخت واژگانی
influencer
influence
