جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
genuinely
مثالها
They spoke genuinely about the struggles they had faced.
آنها صادقانه در مورد مشکلاتی که با آن روبرو شده بودند صحبت کردند.
The artist genuinely shared his story during the interview.
هنرمند صادقانه داستان خود را در طول مصاحبه به اشتراک گذاشت.
1.1
صادقانه, از صمیم قلب، واقعاً
used to show that someone sincerely feels or believes something
مثالها
She genuinely cares about the wellbeing of others.
او صادقانه به رفاه دیگران اهمیت میدهد.
He genuinely believes that education can change lives.
او صادقانه معتقد است که آموزش میتواند زندگیها را تغییر دهد.
02
واقعا, صادقانه
used to emphasize the real nature or quality of something
مثالها
This is a genuinely exciting opportunity.
این یک فرصت واقعاً هیجانانگیز است.
That was a genuinely funny moment in the movie.
آن لحظهای واقعاً خندهدار در فیلم بود.
مثالها
Many people do n't genuinely understand how the system works.
بسیاری از مردم واقعاً درک نمیکنند که سیستم چگونه کار میکند.
You ca n't genuinely learn a language without practicing daily.
شما نمیتوانید بدون تمرین روزانه یک زبان را واقعاً یاد بگیرید.
درخت واژگانی
genuinely
genuine



























