جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
truthfully
مثالها
She answered the officer 's questions truthfully, without hiding any detail.
او به سوالات افسر صادقانه پاسخ داد، بدون پنهان کردن هیچ جزئیاتی.
Witnesses are expected to testify truthfully in court.
انتظار میرود که شاهدان در دادگاه صادقانه شهادت دهند.
1.1
صادقانه, با صداقت
used to stress that what one is saying is sincere or not exaggerated
مثالها
Truthfully, I did n't think the movie was worth the hype.
صادقانه بگویم, فکر نمیکردم فیلم ارزش این همه تبلیغات را داشته باشد.
She said truthfully that she had no idea what was going on.
او صادقانه گفت که هیچ تصوری از آنچه در حال رخ دادن است ندارد.
درخت واژگانی
untruthfully
truthfully
truthful
truth



























