جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Ephemeron
مثالها
The rainbow was a beautiful ephemeron, disappearing as quickly as it appeared.
رنگینکمان یک موقتی زیبا بود، به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شد.
The artist 's installation was designed to be an ephemeron, lasting just a few hours before it dissolved.
اثر هنرمند به گونهای طراحی شده بود که یک گذرا باشد، تنها چند ساعت دوام آورد و سپس محو شد.



























