جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
epically
01
به صورت حماسی, به روشی فوق العاده
of great magnitude or scale, beyond ordinary proportions
مثالها
The invention of the internet was an epically transformative development.
اختراع اینترنت یک پیشرفت حماسی تحولآفرین بود.
The fireworks display on New Year 's Eve was epically dazzling.
نمایش آتش بازی در شب سال نو حماسی خیره کننده بود.
1.1
به صورت حماسی, تا حدی چشمگیر
to an impressive or excessive degree
مثالها
That movie was epically boring, I nearly fell asleep.
آن فیلم به طرز حیرتآوری خستهکننده بود، تقریباً خوابم برد.
We waited in an epically long line for concert tickets.
ما در یک صف حماسی طولانی برای بلیطهای کنسرت منتظر ماندیم.
مثالها
The battle in the movie was staged epically, with elaborate special effects.
نبرد در فیلم به صورت حماسی به صحنه آورده شد، با جلوههای ویژه پیچیده.
The company 's achievements were celebrated epically during the awards ceremony.
دستاوردهای شرکت در مراسم اهدای جوایز به صورت حماسی جشن گرفته شد.
درخت واژگانی
epically
epical
epic



























