جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Derriere
مثالها
She slipped on the ice and landed gracefully on her derriere.
او روی یخ لیز خورد و با ظرافت روی عقب خود فرود آمد.
The performer gave a dramatic wiggle of his derriere as he exited the stage.
اجراکننده هنگام ترک صحنه، تکانهای نمایشی به عقب خود داد.



























