جستجو
defining
01
تعریف‌کننده (جمله‌واره موصولی)
(grammar) referring to a type of relative clause that provides essential information about the noun or pronoun it modifies
Example
The defining adjective red in " the red car " specifies which car is being talked about.
صفت تعیین کننده قرمز در "ماشین قرمز" مشخص می‌کند که درباره کدام ماشین صحبت می‌شود.
Without the defining clause, the sentence " The car is parked outside " would be less specific.
بدون بند تعریف کننده، جمله "ماشین بیرون پارک شده" کمتر مشخص خواهد بود.
Example
The defining moment of her career was when she won the prestigious award.
لحظه تعیین‌کننده حرفه‌اش زمانی بود که جایزه معتبر را برد.
The defining feature of the landscape was the towering mountains in the distance.
ویژگی تعیین‌کننده منظر، کوه‌های بلند در دوردست بود.
