جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
craven
01
ضعیفالنفس, ترسو
not having even the smallest amount of courage
مثالها
The knight 's craven behavior shocked the kingdom, as he fled the battlefield leaving his comrades behind.
رفتار ترسو شوالیه پادشاهی را شوکه کرد، وقتی که از میدان جنگ گریخت و همرزمانش را پشت سر گذاشت.
It 's easy for those who hide behind anonymity to make craven remarks online.
برای کسانی که پشت ناشناس بودن پنهان میشوند، آسان است که نظرات ترسو آنلاین بدهند.
Craven
01
ترسو, بزدل
a person who is contemptibly lacking in courage
مثالها
History remembers him not as a hero, but as a craven who surrendered his troops without a fight.
تاریخ او را نه به عنوان یک قهرمان، بلکه به عنوان یک ترسو که نیروهایش را بدون جنگ تسلیم کرد به یاد میآورد.
The bully was, at his core, a craven who only targeted those who could n't fight back.
قلدر، در اصل، یک ترسو بود که فقط کسانی را هدف قرار میداد که نمیتوانستند مقابله کنند.
