جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
to unbind
مثالها
After reaching the shore, the sailors worked together to unbind the cargo from the ship.
پس از رسیدن به ساحل، ملوانان با هم همکاری کردند تا محموله را از کشتی باز کنند.
The rescue team quickly moved to unbind the hiker who had gotten tangled in vines.
تیم نجات به سرعت حرکت کرد تا باز کند کوهنوردی را که در تاکها گیر افتاده بود.
درخت واژگانی
unbind
bind



























