جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Thud
01
صدای کوبیده, صدای مبهم
a deep, muffled noise produced by the impact of heavy objects colliding or falling
مثالها
The book fell off the shelf with a heavy thud.
کتاب با یک صدای کوبنده سنگین از قفسه افتاد.
They heard a loud thud as the tree branch hit the roof.
آنها صدای کوبیدن بلندی شنیدند وقتی شاخه درخت به سقف خورد.
to thud
01
صدايي گنگ ايجاد كردن, با صدايي گنگ ضربه زدن
strike with a dull sound
02
صدای کسل کننده ایجاد کردن, صدای مبهم تولید کردن
make a dull sound
03
کوبیدن, صدای خفه تولید کردن
make a noise typical of an engine lacking lubricants



























