جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bewitching
01
مسحورکننده, جذاب
strongly charming
مثالها
Her bewitching eyes seemed to hold a secret that drew people in, unable to look away.
چشمهای مسحورکننده او به نظر میرسید رازی را در خود نگه داشتهاند که مردم را به خود جذب میکرد، ناتوان از برگرداندن نگاه.
The old bookstore had a bewitching charm, with its dusty shelves and hidden treasures.
کتابفروشی قدیمی جذابیت مسحورکنندهای داشت، با قفسههای خاک گرفته و گنجینههای پنهانش.
درخت واژگانی
bewitchingly
bewitching
bewitch
witch



























