جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
sugared
مثالها
The baker presented a tray of sugared donuts that glistened in the morning light.
نانوا سینیی از دوناتهای شکردار را ارائه داد که در نور صبح میدرخشید.
I prefer my tea lightly sugared, just enough to cut the bitterness.
من چایم را کمی شیرین ترجیح میدهم، فقط به اندازهای که تلخی آن را کم کند.
درخت واژگانی
unsugared
sugared
sugar



























