جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Stabilizer
01
*تثبیتکننده
a substance that helps maintain the consistency, texture, and structure of a product
مثالها
My grandmother always uses a stabilizer when baking her famous cheesecake to ensure it maintains its perfect texture.
مادربزرگ من همیشه از تثبیت کننده هنگام پخت چیزکیک معروفش استفاده میکند تا مطمئن شود که بافت عالی آن حفظ میشود.
The frozen fruit bars used a stabilizer to prevent melting too quickly and maintain their shape.
میلههای میوهای منجمد از یک تثبیتکننده برای جلوگیری از ذوب شدن خیلی سریع و حفظ شکل خود استفاده کردند.
02
تثبیت کننده
a device for making something stable
03
تثبیت کننده, سطح تثبیت
airfoil consisting of a device for stabilizing an aircraft
درخت واژگانی
stabilizer
stabilize
stabile
