جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Scrod
01
گوشت ماهی (بهخصوص روغنماهی)
the flesh of a young cod
مثالها
They hosted a dinner party and served an elegant three-course meal that began with a light scrod ceviche.
آنها یک مهمانی شام برگزار کردند و یک وعده غذایی سه قسمتی شیک سرو کردند که با یک سویچی سبک از ماهی کاد جوان شروع شد.
We were on a fishing trip, hoping to catch some scrod for a fresh and satisfying seafood feast.
ما در یک سفر ماهیگیری بودیم، امیدوار بودیم که مقداری گوشت ماهی کاد جوان برای یک ضیافت غذای دریایی تازه و رضایتبخش صید کنیم.
02
ماهی کاد یا هادوک جوان اقیانوس اطلس، به ویژه نوعی که برای پختن شکافته و استخوان گیری شده است, اسکرود
young Atlantic cod or haddock especially one split and boned for cooking



























