جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
schmaltzy
مثالها
The holiday commercial was so schmaltzy that it felt more like a cliché than a heartfelt message.
تبلیغ تعطیلات آنقدر چرب و نرم بود که بیشتر شبیه یک کلیشه بود تا یک پیام صمیمی.
Her speech was filled with schmaltzy phrases that made the audience roll their eyes.
سخنرانی او پر از عبارات شیرین و زننده بود که باعث شد حضار چشمانشان را بچرخانند.



























