جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Bastardization
01
کم ارزش کردن, پست کردن، کوچک کردن، تنزیل دادن
the act of changing or copying something in a way that it no longer has the quality and value it used to
مثالها
The artist felt that the new version of his work was a bastardization of his original vision.
هنرمند احساس کرد که نسخه جدید اثرش یک تحریف از دیدگاه اصلی اوست.
Critics argue that the film is a bastardization of the classic novel.
منتقدان استدلال میکنند که فیلم تحریف رمان کلاسیک است.
02
حرامزاده سازی, اعلام حرامزاده
declaring or rendering bastard
