جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Rooster
01
خروس
an adult male chicken
مثالها
The rooster proudly strutted around the farmyard, its vibrant plumage catching the sunlight.
خروس با غرور در حیاط مزرعه قدم میزد، پرهای رنگارنگش نور خورشید را میگرفت.
At dawn, the rooster's crow signaled the start of a new day on the farm.
در سپیده دم، بانگ خروس آغاز روزی جدید در مزرعه را اعلام کرد.
درخت واژگانی
rooster
roost
