جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Prat
مثالها
He slipped on the wet floor and landed square on his prat.
او روی زمین خیس لیز خورد و مستقیم روی کون خود نشست.
The toddler fell on his prat and started giggling.
کودک نوپا روی کونش افتاد و شروع به خندیدن کرد.



























