جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Novelty
01
تازگی, اصالت
the quality of being noticeably new or different
مثالها
The novelty of her idea brought excitement to the whole team.
تازگی ایده او هیجان را به تمام تیم آورد.
His book 's novelty lies in its unique narrative structure.
تازگی کتاب او در ساختار روایی منحصر به فرد آن نهفته است.
02
تازگی
originality by virtue of being new and surprising
03
جواهرات ارزان و چشمگیر, زیورآلات پر زرق و برق لباس
cheap showy jewelry or ornament on clothing
04
تازگی, اشیاء ارزان قیمت
a small inexpensive mass-produced article
مثالها
Virtual reality was a novelty when it first entered the gaming industry.
واقعیت مجازی زمانی که برای اولین بار وارد صنعت بازی شد، یک تازگی بود.
In 1914, air travel was still a novelty for most people.
در سال 1914، سفر هوایی هنوز برای بیشتر مردم یک چیز جدید بود.
