جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Midsection
مثالها
He was hit hard in the midsection during the football game, but he quickly recovered.
او در طول بازی فوتبال به میانه بدنش ضربه سختی وارد شد، اما به سرعت بهبود یافت.
She focused her workout on strengthening her midsection to improve core stability.
او تمرین خود را بر تقویت قسمت میانی بدن خود متمرکز کرد تا ثبات مرکزی را بهبود بخشد.
درخت واژگانی
midsection
mid
section



























