جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Midsummer
01
چله تابستان, نیمه تابستان, وسط تابستان
the middle part of summer when it is hottest
مثالها
The joyous celebrations of midsummer echoed through the quaint village, where families gathered to revel in the warmth of the season.
جشنهای شاد نیمه تابستان در روستای دنج طنین انداز شد، جایی که خانوادهها برای لذت بردن از گرمای فصل جمع شدند.
As the sun lingered in the sky during midsummer, casting a golden glow across the meadows, children played and laughter filled the air.
در حالی که خورشید در آسمان اواسط تابستان درنگ کرده بود، نوری طلایی بر روی چمنزارها میانداخت، کودکان بازی میکردند و خنده هوا را پر کرده بود.
درخت واژگانی
midsummer
mid
summer
