جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verschieben
[past form: verschob]
01
به تعویق انداختن, به عقب انداختن
مثالها
Wir müssen den Termin verschieben.
ما باید قرار را به تعویق بیندازیم.
Das Spiel wurde wegen Regen verschoben.
بازی به دلیل باران به تعویق افتاد.



























