جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verringern
[past form: verringerte]
01
کاهش دادن, کم کردن
مثالها
Die Firma verringerte die Arbeitszeit.
شرکت زمان کار را کاهش داد.
Sie verringerte die Lautstärke des Radios.
او صدای رادیو را کم کرد.
02
کاهش یافتن, کم شدن
مثالها
Die Bevölkerung verringert sich langsam.
جمعیت به آرامی کاهش مییابد.
Sein Interesse hat sich deutlich verringert.
علاقهی او بهطور محسوسی کاهش یافته است.



























