جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
verpflichtet
01
موظف, مجبور
مثالها
Er ist verpflichtet, die Regeln zu befolgen.
او موظف است که قوانین را رعایت کند.
Sie fühlt sich verpflichtet, ihrer Familie zu helfen.
او احساس میکند مجبور است به خانوادهاش کمک کند.



























