جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
vermuten
01
گمان کردن, ظن داشتن
مثالها
Ich vermute, dass er krank ist.
من شک دارم که او بیمار است.
Die Polizei vermutet einen Einbrecher.
پلیس از یک سارق شک دارد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
گمان کردن, ظن داشتن