جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
merken
01
متوجه شدن, تشخیص دادن
مثالها
Ich habe sofort gemerkt, dass etwas nicht stimmt.
من بلافاصله متوجه شدم که چیزی درست نیست.
Er merkt nichts von der Veränderung.
او هیچ چیز از تغییر را متوجه نمیشود.
02
به خاطر سپردن, حفظ کردن
مثالها
Ich kann mir seinen Namen einfach nicht merken.
من فقط نمیتوانم نامش را به خاطر بسپارم.
Merk dir die Telefonnummer!
شماره تلفن را به خاطر بسپار !



























