جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bestreiten
01
انکار کردن, طفره رفتن
مثالها
Er bestreitet die Vorwürfe.
او اتهامات را رد میکند.
Sie bestreitet, am Unfall schuld zu sein.
او انکار میکند که در تصادف مقصر است.
02
پرداختن
مثالها
die Kosten bestreiten
او خودش هزینههای زندگی خود را تأمین میکند.
Er bestreitet den Unterhalt für seine Familie allein.
خانواده دیگر نمیتوانست هزینهها را تأمین کند.
03
شرکت کردن
مثالها
Der größte Teil der Veranstaltung wurde von den Jugendlichen bestritten.
تیم امروز اولین بازی خود را برگزار میکند.
einen Wettkampf bestreiten
او به تنهایی در مسابقه شرکت میکند.



























