جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bestehen
01
تشکیل شدن
مثالها
Der Tisch besteht aus Holz.
میز از چوب ساخته شده است.
Der Ring besteht aus Gold.
حلقه از طلا ساخته شده است.
02
موفق شدن, گذراندن امتحان
مثالها
Er hat die Prüfung bestanden.
او امتحان را گذراند.
Ich hoffe, ich bestehe den Test.
امیدوارم که آزمون را پاس کنم.
03
وجود داشتن
مثالها
Das Problem besteht noch immer.
مشکل هنوز وجود دارد.
Zweifel bestehen weiterhin.
شکها هنوز وجود دارند.
04
شامل شدن, بودن
مثالها
Die Arbeit besteht in der Analyse von Daten.
کار شامل تحلیل دادهها است.
Sein Erfolg besteht in harter Arbeit.
موفقیت او شامل کار سخت است.



























