جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
bestätigen
01
تصدیق کردن, تائید کردن
مثالها
Ich kann den Termin bestätigen.
من میتوانم قرار را تأیید کنم.
Der Chef hat den Bericht bestätigt.
رئیس گزارش را تأیید کرد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
تصدیق کردن, تائید کردن