جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
abmachen
01
جدا کردن, کندن
مثالها
Er macht das Schild von der Wand ab.
او تابلو را از دیوار برمیدارد.
Kannst du den Aufkleber vom Buch abmachen?
میتوانی برچسب را از کتاب برداری؟
02
توافق کردن
مثالها
Wir haben einen Termin für nächste Woche abgemacht.
ما برای هفته آینده یک قرار ملاقات ترتیب دادیم.
Lass uns abmachen, uns um 18 Uhr zu treffen.
بیایید توافق کنیم که در ساعت 18 ملاقات کنیم.



























