جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
solide
01
جامد
مثالها
La glace est solide à température négative.
یخ در دمای منفی جامد است.
Le chocolat fond et cesse d' être solide.
شکلات ذوب میشود و از جامد بودن بازمیایستد.
02
قوی, خوشبنیه
مثالها
Cet homme est solide et peut porter de lourdes charges.
این مرد محکم است و میتواند بارهای سنگین حمل کند.
Elle a un corps solide grâce au sport.
او به لطف ورزش، بدنی محکم دارد.
03
مقاوم, بادوام، پایدار
مثالها
Cette table est très solide et ne bouge pas.
این میز بسیار مستحکم است و حرکت نمیکند.
Les murs de la maison sont solides.
دیوارهای خانه مستحکم هستند.



























