جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
répéter
01
تکرار کردن
مثالها
Répète après moi : " Bonjour ".
تکرار کن بعد از من: "Bonjour".
Il a répété trois fois son numéro de téléphone.
او شماره تلفن خود را سه بار تکرار کرد.
02
تمرین کردن, روخوانی کردن (نمایشنامه)
مثالها
Les acteurs répètent la scène depuis ce matin.
بازیگران از صبح در حال تمرین صحنه هستند.
Nous répétons le concert toute la semaine.
ما تمام هفته کنسرت را تکرار میکنیم.
03
منعکس کردن
مثالها
Les montagnes répètent l' écho de nos voix.
کوهها پژواک صدای ما را تکرار میکنند.
Ce miroir répète parfaitement mon image.
این آینه تصویر مرا کاملاً تکرار میکند.
04
گفتن
مثالها
Peux - tu répéter ce que tu as dit?
آیا میتوانی آنچه گفتی را تکرار کنی؟
Il a répété les instructions clairement.
او دستورالعملها را به وضوح تکرار کرد.



























