جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le roman
[gender: masculine]
01
رمان, قصه
مثالها
Ce roman est très intéressant.
این رمان بسیار جالب است.
Elle lit un roman policier.
او در حال خواندن یک رمان پلیسی است.
roman
01
رمانتیست
مثالها
Il a un caractère roman.
او شخصیت رمانتیکی دارد.
Elle est très roman dans ses idées.
او در ایدههایش بسیار رمانتیک است.
02
رمی
مثالها
Le Colisée est un monument roman célèbre.
کولوسئوم یک بنای تاریخی مشهور رومی است.
L' architecture romane date de l' époque romaine.
معماری رومی به دوران رومی بازمیگردد.



























