جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
punir
01
تنبیه کردن
مثالها
Le professeur a puni l' élève pour avoir triché.
معلم دانشآموز را به دلیل تقلب مجازات کرد.
Les parents punissent souvent les enfants qui mentent.
والدین اغلب کودکانی که دروغ میگویند را مجازات میکنند.
02
مجازات کردن, به کیفر رساندن
مثالها
L' équipe a été punie pour ses erreurs lors du match.
تیم به دلیل اشتباهاتش در طول مسابقه مجازات شد.
Il s' est puni lui-même en ne parlant plus à ses amis.
او با صحبت نکردن با دوستانش خود را مجازات کرد.



























