جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
obèse
01
(خیلی) چاق, فربه
مثالها
Mon oncle est obèse et doit faire attention à sa santé.
عمویم چاق است و باید مراقب سلامتی خود باشد.
Les enfants obèses ont souvent des problèmes à l' école.
کودکان چاق اغلب در مدرسه با مشکلاتی روبرو هستند.



























