جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le joint
[gender: masculine]
01
واشر
مثالها
Le joint du robinet doit être remplacé.
واشر شیر باید تعویض شود.
J' ai acheté des joints en caoutchouc pour la plomberie.
من مفصلهای لاستیکی برای لولهکشی خریدم.
02
سیگار ماریجوانا
مثالها
Il a allumé un joint en écoutant de la musique.
او در حال گوش دادن به موسیقی یک سیگار حشیش روشن کرد.
La police a trouvé trois joints dans sa poche.
پلیس سه سیگار حشیش را در جیب او پیدا کرد.
joint
01
متصل, چسبیده به هم، ضمیمه شده
مثالها
Vous trouverez les factures jointes à ce courriel.
شما فاکتورها را ضمیمه شده به این ایمیل پیدا خواهید کرد.
La documentation jointe explique le fonctionnement.
مستندات ضمیمهشده نحوه عملکرد را توضیح میدهد.



























